هرمز را گفتند: وزیران پدر را چه خطا دیدی که بند فرمودی؟.
گفت: خطائی معلوم نکردم. و لیکن دیدم که مهابت(1) من در دل ایشان بی کران(2) است و بر عهد من اعتماد کلی ندارند. ترسیدم از بیم گزند خویش آهنگ(3) هلاک(4) من کنند پس قول حکما(5) را به کار بستم که گفته اند:
از آن کز تو ترسد، بترس ای حکیم
و گر با چُنو صد بر آیی به جنگ
●●●
از آن مار بر پای راعی(6) زند
که ترسد سرش را بکوبد به سنگ
●●●
نبینی که چون گربه عاجز شود
بر آرد به چنگال چشم پلنگ
پی نوشت:
1. مهابت: ترس
2. بی کران: بی پایان
3. آهنگ: قصد
4. هلاک: نابودی
5. حکما: علما
6. راعی: امیر
منبع:
گلستان سعدی
http://beyadebaba.blogfa.com
نظرات شما عزیزان:
:: برچسبها:
امروز جمعه 4 بهمن 1392,
|